هرگاه اسن الله گفته می شود همانند آن است که نام همه اسما حسنی گفته شده است حضرت علی فرموده اند که هرکس ۱۰۰ ایه از ایات قران را از هر جا که باشد قرائت کند و بعد از ان ۷ بار یا الله بگوید بسیار موثر می باشد در ادامه هشت اسم خدا را در نیک صالحی بخوانید.
هشت اسم خدا قبل از دعا
رسول خدا فرمود برای خدا هشت اسم است که در ساق عرش و قلب خورشید و در بهشت و درخت طوبی نوشته شده هرکس قبل از دعا بگوید مستجاب می شود و آن هشت اسم این است: یا دائِمُ,یا حَیُّ, یا وتْرُ, یا فردُ, یا اَحدُ, یا قَویُّ, یاقَدیمُ, یا قاد همچنین:
برآورده شدن حاجات با هشت اسم خدا
اسم مبارک <الله> ۹۸۰ بار درقرآن کریم امده است که همه صفات جلال و جمال و کمال در این اسم جمع شده است و اختصاص به ذات مقدسه الهی دارد.
پس هر گاه <الله> گفته شود گویا همه اسما حسنی گفته شده است.
حضرت علی(ع) میفرماید: هرکس ۱۰۰ ایه از ایات قران را از هر جا که باشد قرائت کند وبعد از ان هفت بار یا الله بگوید ،اگر بر سنگی دعا کند هر اینه خداوند تبارک وتعالی ان را بشکافد.
بیشتر بدانید: ۹۹ اسم خداوند به همراه معنی آنها به شرح زیر است:
الرحمن: بخشاینده
الرحیم: مهربان
الملک: پادشاه
القدوس: مقدس
السلام: پاک و سلامتی بخش عالم
المؤمن: اطمینان دهنده
المهیمن: نگهدارنده
العزیز: باشکوه
الجبار: توانگر
المتکبر: بسیار بزرگ
الخالق: آفریننده
البارئ: درست
المصور: نگارگر، صورتگر
الغفار: همیشه بخشاینده
القهار: فروکاهنده
الوهاب: نیک بخشاینده
الرزاق: همیشه روزی دهنده
الفتاح: گشاینده (پیروزکننده)
العلیم: داناترین
القابض: میراننده، بیرون کشنده جانها
الباسط: گستراننده، فراخ کننده روزی
الخافض: پست کننده، خوار کننده
الرافع: (به سوی خود) بالا برنده
المعز: عزیزکننده
المذل: خوارکننده
السمیع: شنواترین
البصیر: بیناترین
الحکم: دادگر
العدل: بینهایت عادل
اللطیف: آنکه بر بندگانش لطف دارد
الخبیر: آگاهترین
الحلیم: بسیار بردبار
العظیم: بیانتها
الغفور: بسیار بخشاینده
الشکور: بسیار سپاسگزار (پاداش دهنده بزرگ است مر عمل کوچک را)
العالی: بلند مرتبه
الکبیر: بزرگترین
الحفیظ: نگهدارنده
المقیت: خوراک دهنده
اسما حسنی
الحسیب: شمارنده
الجلیل: بسیار گرانقدر
الکریم: بسیار بخشنده
الرقیب: نگهبان، بیننده و آماده
المجیب: پاسخگو
الواسع: گسترده، پهناور
الحکیم: فرزانه، بسیار خردمند
الودود: دوست
المجید: بسیار لایق ستایش (در ذات و صفات خود عظیم و نسبت به بندگان بسیار با خیر و احسان است)
الباعث: برانگیزنده مردگان
الشهید: بیننده
الحق: راست، درست
الوکیل: عهده دار همه امور بندگان و موجودات
القوی: پرزور
المتین: سخت (و نیز پاینده)
الولی: دوست، یار و نگهبان
الحمید: ستوده
المحصی: شمارنده
المبدئ: نخستین آفریننده
المعید: بازگرداننده، دوباره زنده کننده
المحیی: زندگی بخش، هستی بخش
الممیت: میراننده، نابود کننده
الحی: زنده
القیوم: قائم به ذات (همه-آفرینندهای که کسی او را نیافرید)، پاینده
الواجد: یابنده
الماجد: بزرگوار
الواحد: یکتای بیهمتا
الاحد: یگانه (خدایی جز او نیست)
الصمد: بینیاز
القادر: توانا
المقتدر: تعیین کننده (قضا و قدر)، فراتر
المقدم: فراپیش کشنده
المؤخر: فراپس دارنده، پس گذارنده چیزها و نهنده آنها بجای آنها
الأول: نخستین، اول پدیدارکننده وجود
الأخر: واپسین، آخر فناکننده موجود
الظاهر: آشکار(پدیدار، هویدا)، همیشه پیروز
الباطن: پنهان، همه دربرگیرنده
الوالی: یگانه سرپرستی که همه ولایتها از اوست
المتعالی: خود ستوده
البر: نیکوترین
التواب: همیشه توبه پذیر
المنتقم: انتقام گیر
العفو: درگذرنده(آمرزنده)، ناپدیدکننده گناهان
الرؤوف: بسیار دلسوز و مهربان
مالک الملک: فرمانروای جهان
ذوالجلال و الاکرام: دارای شکوه و بخشش
المقسط: عادل
الجامع: گردآورنده
الغنی: توانگر
المغنی: بینیاز کننده، بسنده
المانع: بازدارنده
الضار: آزار دهنده (این صفت تنها در احادیث یافت میشود)
النافع: سودمند
النور: روشنی
الهادی: رهنما
البدیع: سنجش ناپذیر، آفریننده
الباقی: ماندگار و واگردان نشدنی (تغییر ناپذیر)
الوارث: مالک نهایی تمام مخلوقات
الرشید: راهنما، آموزگار و دانای بیخطا
الصبور: شکیبا
ذکر معبود